پایان نامه نقش پیش بینی کنندگی انعطاف پذیری شناختی و هوش معنوی در خوشنودی زناشویی

ساخت وبلاگ

لوگوی دانشگاه آزاد

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد کرمانشاه

 

دانشکده علوم انسانی، گروه روانشناسی و علوم تربیتی

 

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته مشاوره و راهنمایی

 

عنوان:

نقش پیش بینی کنندگی انعطاف پذیری شناختی و هوش معنوی در خوشنودی زناشوی در دانشجویان متأهل  دانشگاه آزاد واحد شهرستان  کنگاور

 

استاد راهنما:

نام نویسنده و استاد راهنما در فایل اصلی موجود است.

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی انعطاف پذیری شناختی و هوش معنوی در خوشنودی زناشوی در دانشجویان متأهل  دانشگاه آزاد واحد شهرستان کنگاور در سال تحصیل94ـ1393 انجام گرفته است.جامعه آماری مورد مطالعه کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد کنگاور در سال تحصیلی 94ـ1393که تعداد 100دانشجو به صورت تصادفی ساده انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند.برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامهCFI  (برای سنجش انعطاف پذیری شناختی)پرسش‌نامه خود‌سنجی هوش معنوی علی بدیعی،الهام صبوری و همکاران و پرسشنامه رضایت زناشویی ائنریچ استفاده شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.

 

 

واژه های کلیدی: انعطاف پذیری شناختی ، هوش معنوی و خشنودی زناشویی

 

 

  • مقدمه

 

خشنودی زناشویی یکی از عوامل مهم مؤثر بر سلامتی زنان و رضامندی زناشویی یکی از مهمترین شاخصهای رضایت از زندگی است ( صالحی، 1380) که بر میزان سلامت روانی، میزان رضایت از زندگی و حتی بر میزان درآمد، موفقیت تحصیلی و رضایت از شغل زوجین تأثیر می‫گذارد. از سویی ناسازگاری در روابط زوجین موجب اختلال در روابط اجتماعی گرایش به انحرافات اجتماعی و افول ارزش های فرهنگی بین زن و شوهرها می شود(جنیدی و همکاران ، 1387).

خسروی در سال 1380 نشان دادکه بین نمرة کلی اختلالات روانی با رضایت زناشویی، رضایت از زندگی به طور کلی و امیدواری نسبت به آیندة زندگی زناشویی همبستگی منفی ومعنی داری وجود دارد( خسروی، 1380؛ جنیدی و همکاران، 1387).یکی از مواردی که احتمالا بر خشنودی زنان موثر است هوش معنوی است این هوش برخلاف هوش عقلانی که کامپیوترها هم از آن بهره مندند و نیز هوش عاطفی که در برخی از پستانداران رده بالا دیده می‫شود، خاص انسان است.

زوهار و مارشال هوش معنوی را یک بعد جدید از هوش انسانی معرفی کردند و به نظر آنها هوش نهایی است و برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده می شود. تحقیقات نشان می‌دهند که باورهای مذهبی، آیین‌ها و تعهدات، با نتایج مثبت مانند بهبود کیفیت زندگی بهتر، بهزیستی، سلامت جسمی ‌و روانی، رضایت زناشویی و زندگی پایدار و عملکرد کارایی مثبت مرتبط هستند (سایبولد هیل، 2001). اعتقادات دینی و تقیدات مذهبی، بر تمامی ‌ابعاد زندگی انسان و از جمله روابط خانوادگی تأثیرگذار است. رضایت زناشویی، یکی از مهم‌ترین تعیین‌کننده‌های عملکرد سالم نهاد خانواده است (گریف، 2000). الیس رضامندی زناشویی را حاصل مبادله رفتارهای پاداش‌‌بخش می‌داند. ‌این نظریه‌پرداز، رضایت زناشویی را زمانی لذت تجربه‌شده توسط زن یا شوهر می‌داند که همة جنبه‌های ازدواجشان را در نظر گرفته باشند. رضایت در ‌این دیدگاه، یک متغیر نگرشی است که از خصوصیات فردی زن و شوهر محسوب می‌شود (صالحی فدری، 1378). كسی كه ازدواج می‌كند انتظار دارد  که زندگی او با خوشبختی و رضایت همراه باشد و از هر لحظه زندگی خود لذت ببرد. از این‌رو، آنچه از خود ازدواج مهم‌تر است، موفقیت در ازدواج و رضا‌مندی در بین زوجین است. رضامندی زناشویی وضعیتی است كه در آن زن و شوهر از ازدواج با یكدیگر و با هم بودن احساس شادمانی و رضایت دارند.رضایت زناشویی فرایندی است كه در طول زندگی زوجین به وجود می‌آید؛ و لازمة آن، انطباق سلیقه‌ها، شناخت ویژگی‌های شخصیتی، ایجاد قواعد رفتاری و شكل‌گیری الگو‌های مراوده‌ای است.  زوجین دارای رضا‌مندی و سازگار در حیطه‌های مختلف زندگی، با همدیگر توافق دارند. ‌این‌ زن و شوهر‌ها از نوع و سطح روابط كلامی ‌و غیركلامی‌خود راضی‌اند، روابط جنسی‌ را لذت‌بخش و ارضاكننده‌ می‌دانند، پایبندی‌های مذهبی مشتركی دارند، مسائل مالی‌خود را به خوبی برنامه‌ریزی و مدیریت می‌كنند، در تعارض و اختلاف نظرها، مصلحت زندگی و خانواده را بر مصلحت خود ترجیح داده و از انعطاف‌پذیری بالایی برخوردارند، از نوع و كیفیت گذران اوقات فراغت و رفت و آمد با اقوام و دوستان رضایت دارند و نهایتاً، در تعداد و نوع تربیت فرزندان با هم اشتراك نظر دارند. رضایت زناشوئی یکی از عوامل موثر در ثبات و پایائی خانواده ها و در عین حال بهداشت روانی همسران و فرزندان است. در روابط زناشوئی عوامل متعددی باعث رضایت همسران از یکدیگر می شود:

شاملو مهمترین عوامل موفقیت در زندگی زناشوئی را رشد عاطفی و فکری , تشابه علائق و طرز تفکر , تشابه مذهبی , تشابه تحصیلی و طبقاتی, و تشابه طرز تفکر نسبت به امور جنسی, تشابه علایق در زندگی و سرعت عمل در کارها و بالاخره رابطه با خانواده زن و شوهر می داند(مید،2005).

سلامت فیزیکی و عاطفی و بهداشت روانی افراد در جامعه در گرو سلامت روابط زناشویی و تداوم و بقای ازدواج می باشد. رضایت یک فرد از زندگی زناشوئی به منزله رضایت وی از خانواده محسوب می شود ورضایت از خانواده به مفهوم رضایت از زندگی بوده ودر نتیجه تسهیل در امررشد و تعالی و پیشرفت مادی و معنوی جامعه خواهد شد. بنابراین با توجه به اهمیتی که روان شناسان , جامعه شناسان و حتی همه مذاهب به خانواده و ارتباط زناشویی موثر می دهند و اینکه تشکیل خانواده جایگاهی برای نارضایتی نیست این سوال به ذهن می رسد که چرا زوجین دچار نارضایتی می شوند به چه علل و عواملی می تواند بر رضایت مندی آن تاثیر گذارد؟ عوامل مختلفی بر رضایتمندی زناشویی و شادکامی زناشوییاثرمیگذارد.

نگرش مذهبی می‌تواند در ارتباط زناشویی مؤثر باشد؛ زیرا مذهب شامل رهنمودهایی برای زندگی و ارائه‌دهندة سامانه باورها و ارزش‌هاست که ‌این ویژگی‌ها می‌توانند زندگی زناشویی را متأثر کنند (هانلر جنکز،2005).

هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم. سوال های جدی در مورد اینکه از کجا آمده‫ایم، به کجا می‫رویم و هدف اصلی زندگی چیست، از نمودهای هوش معنوی است. این هوش برای کارکرد اثربخش هوش عقلانی و هوش عاطفی ضرورت دارد. در واقع هوش عقلانی دروازه ورود فرد برای کسب موفقیت در رشته تحصیلی مورد علاقه اش است، اما آنچه او را در زمره بهترین ها در شغل و حرفه او قرار می دهد، هوش عاطفی است. بهره مندی از حداقل هوش عاطفی آغاز راه سفر به سوی معنویت، خودآگاهی و هوش معنوی است که خود موجب تقویت هوش عاطفی می‫شود.

 

از طرف دیگر هوش عاطفی نیز می تواند در رشد و ارتقای هوش معنوی موثر باشد. دو هوش عاطفی و هوش معنوی تاثیری مستقیم و مثبت بر یکدیگر دارند. رشد و توسعه هر یک باعث پرورش و توسعه دیگری می‫شود. هوش معنوی به عنوانی یکی از مفاهیم جدید هوش ، در بردارنده نوعی سازگاری و رفتار حل مساله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه های مختلف شناختی ، ا خلاقی ، هیجانی ، بین فردی و …. شامل می شود و فرد  را در جهت هماهنگی با پدیده های اطراف و دستیابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می نماید، همچنین برخی از تحقیقات نشان داده است هوش معنوی با انعطاف پذیری شناختی رابطه دارد. زارع و همکاران (1390) در پژوهش خود نشان دادند بین پنج عامل شخصیت انعطاف پذیری شناختی نیز با هوش معنوی رابطه معنی داری وجود دارد همچنین انعطاف پذیری با برونگرایی رابطه ی  مثبت قوی دارد، زیرا افراد برونگرا راحتتر با دیگران ارتباط برقرار می‫کنند و در جستجوی روابط اجتماعی بیشتر می‫باشند(فرهودیان، 1384). انعطاف پذیری برای یک زندگی سالم خانوادگی و اجتماعی نیز بسیار حیاتی می باشد. برای اینکه، ظرفیت تعبیه کردن، تغییر روش ها و دیدگاه ها،انطباق با موقعیت ها و شرایط جدید،را در بر می گیرد. انعطاف پذیری اغلب در تعاملات اجتماعی و عضویت در انجمن ها و مراکز کاربرد دارد. یک کودک در مواقعی به مقابله با نا امیدی، تغییر انتظارات به دلیل تغییرات و شرایط غیر منتظره در روال عادی زندگی،  نیاز دارد، در این شرایط او از مهارت انعطاف پذیری استفاده خواهد کرد. حال در این پژوهش مساله اساسی این است که آیا بین انعطاف‫پذیری شناختی و هوش معنوی با خشنودی زناشویی رابطه وجود دارد ؟ و آیا این متغیرها می توانند  پیش بینی کننده مناسبی برای خشنودی زناشویی باشند؟

1-2-بیان مسئله:

ازدواج پیمانی مقدس است و از طریق آن خانواده تشکیل می­گردد. ازدواج خوب و مناسب یکی از عوامل محافظت کننده در برابر فشارها و اختلالات روانی است (لارسون و هولمن، 1994). سلامت فیزیکی، عاطفی و بهداشت روانی افراد در گرو سلامت روابط زناشویی و تداوم و بقای ازدواج است. رضایت یک فرد از زندگی زناشویی به منزله رضایت وی از خانواده محسوب می­ شود و رضایت از خانواده به معنای رضایت از زندگی  و   تسهیل  رشد، تعالی و پیشرفت مادی و معنوی جامعه است (کارول، نپ، 2005). با توجه به این که خانواده اولین واحد اجتماعی است که انسان در آن عضو می­ شود و جامعه­ای سالم است که خانواده در آن سالم باشد پس لازم است به عواملی که در سلامت آن نقش برجسته­ای دارد توجه کرد.  خانواده با ازدواج دو فرد مرد و زن پایه­ریزی می­ شود و دوام آن بستگی به رضایت­مندی دو طرف دارد . رضایت زناشوئی حالتی در ازدواج است که بوسیله ادراک درون فردی (واکنش تجربه شده درونی) یا یک ادراک بین شخصی (سازش بین انتظارات یکی و رفتار دیگری) تعیین می­ شود. رضایت زناشوئی در قالب رضایت­مندی از فرصت­های تصمیم­گیری، درآمد، اعتقادات، سبک زندگی، رابطه جنسی یا دوستان بیان می­ شود (لارسون، هولمن، 1994). رضایت­مندی یک متغیر نگرشی و یک خصوصیت بین فردی زن و شوهر است. تداوم پیوند زناشوئی بستگی به این دارد که طرفین چگونه  این پیوند را تعریف کنند و آیا  این پیوند  با شادی و شادکامی همراه باشد.  شادکامی را می­توان فراوانی و درجه عاطفه مثبت یا احساس خوشی و رضایت در طول یک دوره و نداشتن احساس منفی تعریف کرد.

در ارتباط با انعطاف پذیری شناختی پژوهش های زیادی صورت گرفته است و در خصوص تعریف آن در حال حاضر اتفاق نظری وجود ندارد (یانگ و وینبرگر، 2012).  به طور کلی توانایی تغییر آمایه های شناختی به منظور سازگاری با محرک های در حال تغییر محیطی یکی از تعاریف مهم انعطاف پذیری شناختی است(کاشمن، 2010). بعضی پژوهشگران انعطاف پذیری شناختی را میزان ارزیابی فرد در مورد قابل کنترل بودن شرایط تعریف کرده اند که این ارزیابی در موقعیت های مختلف تغییر می کند( اسپیرو،2005؛ به نقل از واتری، 2013).

در تعریف دیگری انعطاف پذیری شناختی را نحوه تفکر فرد در موقعیت های چالش انگیز زندگی تعریف شده است، یعنی فرد قادر باشد همپای تغییرات و چالش های زندگی، در نحوه تفکر خود انعطاف پذیر باشد و بتواند تفکر خود را برای سازگاری با چالش ها و موقعیت های جدید تغییر دهد(پریس، 2009). یکی از متغیرهایی که با انعطاف پذیری شناختی همبستگی دارد، انعطاف پذیری است که انعطاف پذیری شناختی را به عنوان یکی از پنج عامل حمایتی انعطاف پذیری مطرح شده است (بروکس، 2010).

نتایج پژوهش های تاور(2011) نشان داده است که آموزش گروهی انعطاف پذیری ، انعطاف پذیری شناختی را به طور معنی داری بهبود می بخشد. افرادی که توانایی تفکر انعطاف پذیر دارند، از توجیهات جایگزین استفاده می کنند و به صورت مثبت چارچوب فکری خود را بازسازی می کنند و موقعیت های چالش انگیز یا رویدادهای استرس زا را می پذیرند و نسبت به افرادی که انعطاف پذیر نیستند، از نظر روانشناختی انعطاف پذیری بیشتری دارند(دنیس، 2010). ژانگ(2011) بیان نمود که افراد افسرده در آزمون انعطاف پذیری شناختی مشکل دارند و این حالت انعطاف ناپذیری شناختی از مقابله بیماران با رویدادهای زندگی جلوگیری می کند و در نتیجه از طریق مواجهه با استرس موجب خلق افسرده می شود.

برتون(2010)؛ وانگ(2010) و کوپر(2007) ارتباط بین انعطاف پذیری شناختی و سبک های مقابله ای را تایید کرده اند و ذکر نموده اند، افراد دارای انعطاف پذیری شناختی در به کار بردن سبک های مقابله ای بیشتر از سبک های مقابله ای کارآمد استفاده می کنند و قادرند که در موقعیت های چالش انگیز و استرس آور بتوانند، راهبرد مقابله ای کارآمد را به کار گیرند. به عبارتی افرادی که انعطاف پذیری شناختی بالاتری دارند، بهتر می توانند در موقعیتهای استرس زا سبک های مقابله ای مناسب را انتخاب کنند و در صورتی که نتوانند منبع استرس را تغییر دهند، انعطاف پذیر بوده و به گزینه های دیگر می اندیشند. آنها سبک های مقابله ای سازگارانه را در مواجهه با استرس انتخاب می کنند، زیرا موقعیتهای سخت را قابل کنترل درک می کنند.

از سوی دیگر افرادی که انعطاف پذیری کمتری دارند، سبکهای مقابله ای  ناسازگارانه را به کار می برند. این افراد با توجه به اینکه موقعیت های سخت را قابل کنترل درک نمی کنند، از سبک های مقابله ای ناسازگارانه استفاده می کنند(فیلیپس، 2011).

پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی است  توسط دنیس و وندورال (2010) ساخته شده است و برای سنجش انعطاف پذیری شناختی  افراد که در مواجهه  با موقعیت های چالش و جایگزنی افکار ناکارآمد و کارآمد به کار می برند، ساخته شده است و اعتبار و روایی آن در پژوهش های ایرانی تا به حال مورد بررسی قرار نگرفته است.

طی چند دهه اخیر،نظریه پردازان و صاحب نظران در باب یادگیری و هوش به این نتیجه رسیده اند که علاوه بر دو هوش کلی و هیجانی جنبه دیگری از هوش هم وجود دارد که کاملاٌ منحصر به فرد و انسانی است.در واقع امروزه گفته می شود که انسان به جستجوی عامل دیگری نیاز مند است،که هوش معنوی نامیده می شود(چریر،2004؛به نقل از احمدی،1388).

هوش معنوی به توانایی ها و مهارت هایی برای توسعه و حفظ ارتباط با منشاٌ غایی همه موجودات ،کامیابی در جستجوی زندگی ،یافتن یک مسیر اخلاقی که به هدایت ما در زندگی کمک می کند،درک معنویات و ارزشهادر زندگی شخصی و روابط بین فردی اشاره می کند(ابراهیمی،1366).

به عبارت دیگر هوش معنوی همان توانایی است که به ما قدرت می دهد تا برای بدست آوردن رویاها تلاش و کوشش کنیم.این هوش زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آن ها معتقدیم و در بردارنده نقش باورها،هنجارها،عقاید و ارزشها در فعالیت هایی است که بر عهده می گیریم.در واقع به واسطه هوش معنوی است که ما به سؤال سازی در ارتباط با مسائل اساسی و مهم در زندگی خود پرداخته و به وسیله آن در زندگی خویش تغیراتی ایجاد می کنیم(ابراهیمی،1366).

با بهره گرفتن از هوش معنوی و با توجه به جایگاه ،معنا و ارزش مشکلات،قادر به حل مشکلات خواهیم بود.در واقع هوش معنوی ما را قادر می سازد تا به کارها و فعالیت های خود معنا و مفهوم بخشیده و با بهره گرفتن از آن بر معنا و مفهوم عملکردمان آگاه شویم و دریابیم که کدام یک از اعمال ورفتارهایمان از اعتبار بیشتری برخوردارند و کدام مسیر در زندگی مان بالاتر و عالی تر است تا آن را الگو و اسطوره زنگی خود سازیم(احمدی،1388).

 

بنابراین  پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به این سئوال است که میزان پیش بینی کنندگی انعطاف پذیری شناختی هوش معنوی در خوشنودی زناشویی در دانشجویان متاٌهل دانشگاه آزاد واحد  کنگاور چقدر است؟

دراین پژوهش خشنودی زناشویی ملاک(وابسته)و انعطاف پذیری شناختی و هوش معنوی متغیرهای پیش بین(وابسته )می باشند

1-3اهمیت و ضرورت تحقیق

رضایت از روابط زناشویی بر میزان سلامت روانی، جسمانی، رضایت از زندگی، موفقیت در شغل و ارتباطات اجتماعی موثر بوده و یكی از مهمترین شاخص های رضایت از زندگی است (جنیدی و همکاران، 1388).  خشنودی زناشویی یکی از عوامل مهم مؤثر بر سلامتی زنان و رضامندی زناشویی یکی از مهمترین شاخصهای رضایت از زندگی است  که بر میزان سلامت روانی، میزان رضایت از زندگی و حتی بر میزان درآمد، موفقیت تحصیلی و رضایت از شغل زوجین تأثیر می‫گذارد. از سویی ناسازگاری در روابط زوجین موجب اختلال در روابط اجتماعی گرایش به انحرافات اجتماعی و افول ارزش‫های فرهنگی بین زن و شوهرها می‫شود. متغیرهای متعددی بر رضایت زناشویی موثرند  انعطاف‫پذیری شناختی و هوش معنوی از متغیرهای موثر بر رضایت از زندگی هستند.  اهمیت معنویت و رشد معنوی در انسان در چند دهه گذشته، به‌صورتی روز‌افزون توجه روان‌شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم روان‌شناسی از یک‌سو، و ماهیت پویا و پیچیده جوامع نوین از سوی دیگر، موجب شده است که نیازهای معنوی بشر در برابر خواسته‌ها و نیازهای مادی اهمیت بیشتری بیابند. یکی از ضرورت‌ها در عرصه انسان‌شناسی، توجه به بعد معنوی انسان از دیدگاه دانشمندان، به‌ویژه کارشناسان سازمان بهداشت جهانی (WHO) است که اخیراً انسان را موجودی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی تعریف می‌کند. ضرورت دیگر‌ این موضوع، ظهور دوباره کشش معنوی و نیز جست‌وجوی درک روشن‌تر از ‌ایمان و کاربرد آن در زندگی روزانه می‌باشد. سازة هوش معنوی یکی از مفاهیمی است که در پرتو توجه و علاقه روان‌شناسان به حوزه دین و معنویت شكل گرفته است. مفهوم «هوش معنوی» در ادبیات آکادمیک روان‌شناسی، برای اولین بار در سال 1983 توسط گاردنر با عنوان هوش وجودی و در سال 1996 توسط استیونز و بعد در سال 1999توسط رابرت امونز مطرح شد. هوش معنوی سازه‌های معنویت و هوش را درون یک سازه جدید ترکیب می‌کند (ایمانس،2000). هوش معنوی بیانگر مجموعه‌ای از توانایی‌ها، ظرفیت‌های منابع معنوی می‌باشد که کاربست آنها در زندگی روزانه می‌تواند موجب افزایش انطباق‌پذیری فرد شود. در تعریف از هوش معنوی، به‌ویژه بر نقش آن در حل مسائل وجودی و یافتن معنا و هدف در اعمال و رویدادهای زندگی روزمره می‌توان تأکید کرد (کینگ، 2008). هوش معنوی موجب می‌شود که انسان با ملایمت و عطوفت بیشتری به مشکلات نگاه کند، تلاش بیشتری برای یافتن راه‌حل داشته باشد، سختی‌های زندگی را بهتر تحمل کند و به زندگی خود پویایی و حرکت دهد (الکینز، 2004).

همچنین در رابطه با متغیر انعطاف پذیری شناختی می توان گفت اکثر مطالعات مربوط به انعطاف‫پذیری روی نوجوانان انجام شده و کمتر به افراد بالغ پرداخته است. اما محققانی مانند کمبل- سیلز  و همکاران (2005) مطالعه‫ای که هدف آن افزایش درک رابطه ی انعطاف ‫پذیری در جوانان بالغ با خصیصه‫های شخصیتی، الگوی سازگاری و نشانه‫های روانپزشکی بود انجام دادند که به نتایجی دست یافتند که نشان می داد بین انعطاف پذیری شناختی و خصیصه های شخصیتی رابطه وجود دارد ، لذا با توجه به تحقیقات اندکی که در این زمینه صورت گرفته است انجام این پژوهش در این مقطع زمانی از اهمیت بالایی دارد چرا که نتایج این تحقیق می‫تواند راهگشایی برای تحقیقات بعدی باشد بنابراین پژوهشگر  سعی دارد رابطه بین هوش معنوی و انعطاف پذیری شناختی را با خشنودی زناشویی بسنجد .

1-4اهداف تحقیق

1-4-1هدف کلی:

هدف اصلی پژوهش حاضر  بررسی نقش پیش‫بینی کنندگی انعطافپذیری شناختی و هوش معنوی در خشنودی زناشویی زوجین در دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد واحد کنگاور در سال 1393 است.

1-4-2اهداف جزیی:

  1. تعیین رابطه بین انعطاف پذیری شناختی با هوش معنوی در دانشجویان متاهل
  2. تعیین رابطه بین انعطاف پذیری شناختی با خشنودی زناشویی در دانشجویان متاهل
  3. پیش بینی میزان خشنودی زناشویی با متغیرهای انعطاف پذیری شناختی و هوش معنوی در دانشجویان متاهل

 

 

1-5فرضیه های تحقیق

 

  1. بین انعطاف پذیری شناختی با هوش معنوی در دانشجویان متاهل رابطه وجود دارد
  2. بین انعطاف پذیری شناختی با خشنودی زناشویی در دانشجویان متاهل رابطه وجود دارد
  3. انعطاف پذیری شناختی و هوش معنوی پیش بینی کننده های مناسبی برای خشنودی زناشویی  در دانشجویان متاهل هستند.

1-6سؤال‌های  تحقیق

  • چند درصد از واریانس خوشنودی زناشویی به وسیله انعطاف پذیری شناخی تبیین می شود؟
  • چند درصد از واریانس خوشنودی زناشویی به وسیله هوش معنوی تبیین می شود؟
  • چند درصد از خوشنودی زناشویی به وسیله مدل انعطاف پذیری شناختی وهوش معنوی تبیین می شود؟

 

1ـ7متغیرهای تحقیق

مستقل : انعطاف پذیری شناختی و هوش معنوی

وابسته : خشنودی زناشویی

کنترل : سن ، جنس و تحصیلات

 

قیمت 70 هزار تومان

 

70,000 تومانافزودن به سبد خرید

وبلاگ مهرداد آقاجانی، مشاور و روانشناس...
ما را در سایت وبلاگ مهرداد آقاجانی، مشاور و روانشناس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : noshkharo بازدید : 75 تاريخ : شنبه 6 خرداد 1402 ساعت: 19:44